اینجا دلیست کوچک

ولی پر از غم

که نمیداند با روزگار چه کند

چگونه تحمل کند

غصه ها را

غم ها را

دلتنگی ها را

به چه دلخوش کند

به این روزگار

به مردمش

به چه
درست است این سوال دلم است که می پرسد

چرا باید چنین باشد

که زمانه باعث شود این دل کوچک پر از غم باشد

به چه دلخوش باشد

به کسی که یارش شود

ولی در اوج سختی رهایش کند

عاشق شود

به عشقی که با نگاه به دل دیگر دوباره عاشق می شود

به که بگویم

این دل خسته است

خسته از روزگار و از ادم هایش

خدایا تو فقط هستی که همیشه کنارم بودی

پس به تو امید میبندم

خدایا دوست دارم

تو فقط هستی که همیشه کنارمی

خدایا

نظرات شما عزیزان:

جنيفر

ساعت20:55---2 دی 1391

- [ایمیل]

دلم به بهانه هميشگي گريست ... بگذار بگريد و بداند هر چه كه خواست هميشه نيست...!

farzane

ساعت19:01---28 آذر 1391

- [ایمیل]

دلم گرم خداونديست, كه بادستان من گندم براي ياكريم خانه ميريزد!

چه بخشنده خداي عاشقي دارم...كه ميخواند مراباآنكه ميداند گنهكارم!

دلم گرم است و ميدانم بدون لطف او تنهاي تنهايم..

اي دوست برايت من خدا راآرزودارم!
پاسخ:oooooooooooooo farzaneh joon mamnoon golam

farzane

ساعت9:04---27 آذر 1391

هرگاه دفتر محبت را ورق زدی
و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی
هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی
برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر

222

ساعت0:21---13 آذر 1391

رها و سوگند عزیز خسته نباشید.
واقعا زیباست.
لذت بردم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: